تاريخ : 25 خرداد 1391برچسب:???????, | | نویسنده : monika
من دلم ميخواهد
خانهاي داشته باشم پر دوست
کنج هر ديوارش
دوستهايم بنشينند آرام
گل بگو گل بشنو...؛
هر کسي ميخواهد
وارد خانه پر عشق و صفايم گردد
يک سبد بوي گل سرخ
به من هديه کند
شرط وارد گشتن
شست و شوي دلهاست
شرط آن داشتن
يک دل بي رنگ و رياست...
بر درش برگ گلي ميکوبم
روي آن با قلم سبز بهار
مينويسم اي يار
خانهي ما اينجاست
تا که سهراب نپرسد ديگر
" خانه دوست کجاست ؟ "
نظرات شما عزیزان:
برنگرد!!!
که برنمیگردی تو هیچوقت!!!
نمی خواهم داشته باشمت...
نترس!!!
فقط بیا...
در خزان خواسته هایم کمی قدم بزن تا ببینمت!!!
دلم برای راه رفتنت تنگ شده است...
که برنمیگردی تو هیچوقت!!!
نمی خواهم داشته باشمت...
نترس!!!
فقط بیا...
در خزان خواسته هایم کمی قدم بزن تا ببینمت!!!
دلم برای راه رفتنت تنگ شده است...
.: Weblog Themes By Pichak :.